انتخاب مردم نه به اصولگرایی نبود

انتخابات ریاست جمهوری امسال و برگزیده شدن حجت الاسلام دکتر روحانی به عنوان منتخب مردم در مرتبه اول نشان دهنده اقتدار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود.

یادداشت هفت چشمه:

انتخابات ریاست جمهوری امسال و برگزیده شدن حجت الاسلام دکتر روحانی به عنوان منتخب مردم در مرتبه اول نشان دهنده اقتدار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود و این مهم ترین موضوعی است که در نظر هر فرد منصفی قابل رویت است اما دو بحث دیگر نیز در این مورد قابل بررسی است آن نه گفتن قاطع شرکت کنندگان به جریان اصول گرایی است و این به این معنا نیست که آنها به جریان اصلاح طلبی که قبل از سال 88 هست در صحنه سیاسی کشور حضور داشتتند آری گفتنند بلکه این انتخاب نه گفتن به جریان اصول گرایی در مدیریت کلان کشور به شمار می رود.

سوال اینجاست چرا مردم به جریان اصول گرایی یک نه بزرگ گفتتند ؟

می توان گفت که انتخاب حجت الاسلام دکتر حسن روحانی معلول دو واقعیت بسیار مهم بود که یکی از آنها مربوط به موضوعات سیاسی کلان کشور است و دیگری ، مسائلی که قشر متوسط و ضعیف جامعه نسبت به آن حساسیت داشتند .

در مورد اولی می توان به شکاف میان نخبگان اصلی جامعه بویژه در جریان اصول گرایی و شکاف میان دولت و مجلس شاره کرد ومسائل اقتصادی را می توان دغدغه قشر میانی و پائین جامعه مربوط دانست . بنظر می رسید بسیاری از نخبگان جامعه دیگر از دعواهای سیاسی چهار سال گذشته و شکاف میان نخبگان و دولت مجلس خسته شده بودند و جریان اصول گرایی حاکم در دولت را مستقیما مسبب این امر می دانستند به همین خاطر به دنبال فردی بودند که بتواند رویه ای معتدل را دنبال کند، اتحادی میان سران قوا ایجاد نماید و آقای روحانی را به عنوان یک فرد معتدل انتخاب کردند.

اما حساسیت های اقتصادی قشرهای میانه ی جامعه خود بخود به این نتیجه رسیدند که سوء مدیریت های اقتصادی در چهار سال گذشته، تصمیمات بدون کارشناسی در دولت حاکم ، و همچنین تاثیر سیاست خارجی دولت در اقتصاد عامل اصلی به تنگا افتادن اقتصاد ایران است و لازم است در مدیریت کلان کشور جریانی حاکم شود که ضمن پاسخ دادن به وجوب اتحاد میان سران قوا و نخبگان ، بتواند اقتصاد را به گونه ای مدیریت کند که عموم جامعه از فشارهای روزافزون اقتصادی رها شوند و همگام با نخبگان جامعه این فرد را کسی جز دکتر حسن روحانی دیپلمات سابق ندید.

با این حال به عنوان نتیجه گیری می توان گفت که این انتخابات به واقع شکست اصول گرایان نبود بلکه شکست آن بخش از اصول گرایانی بود که موجبات گسترش شکاف میان نخبگان حوزوی ، سیاسی و اصولگرایی را بوجود آوردند و همچنین نه گفتن مردم به اصول گرایی نبود بلکه نه گفتن مردم به مدیریت موجود در سطح اجرایی کشور از سطوح کلان تا مدیریت های استانی و منطقه ای بود.

محمد بهرامی دشتکی (کارشناس ارشد علوم سیاسی )